حج

حج آهنگی الهی با نیتی الهی به مقصدی الهی‌ست. حج سفر است. آغازِ آن هجرت از ماسوی‌الله به سوی الله است در برون؛ و ختام آن راه‌یابی به حرم امن الهی از درون.
سختی سفر حج؛ تنهایی و رهایی انسان؛ بی‌تعلقی به خاک و پیوند با افلاک؛ اشک عرفه و خنده‌ی عیدقربان؛ رمی جمره و طواف خانه؛ بیابان، چادر، خاک، سنگ: معنویت در بدویت.

هیچ سفری بیش تر از جهادی مرا به یاد حج نمی‌اندازد.

لیس الانسان الا ما سعی

ثمره تلاش جهادی...
آبادی است آبادی...
چه در نیا و چه در آخرت...
البته اگر خرابش نکنیم...

صد حیف که این اردو هم به اتمام رسید....

ایران به خوشاب آمده بود...

جهادگرانی از تمام ایران اسلامی....

میشه حدس زد...

سالی که نکوست از بهارش ‍‍‍‍پیداست....
با دیدن یک بهار میشه یک سال رو حدس زد....
با دیدن گِل آسفالت های خیابون میشه فضای گل آلود کوچه پس کوچه ها رو حدس زد...
با دیدن گِل کوچه ها دیگه آدم توقعی از روستاها نداره...
اما هیچ وقت دیگه نمیشه حدس زد برای یک دستشویی مجبور بشی تا مچ فرو بری تو گل...
اما بازم میشه حدس زد...
از گل دم اتاقشون که چه کسایی اون توهستن...

کوچه ابوالفضلی

دست

ای درد و زخم و ورم دست...
تو اجازه خروج لباس از بدن را نده...
عیبی ندارد...
من هم به تو اجازه استراحت را نمی دهم...

ابوالفضلی...

بالا سرمون دوتا گلدسته دیده می شه که مال مسجد ابوالفضلی ...
حسینیه کنار مسجد هم اسمش ابوالفضلی ...
ادمای توی حسینیه هم خیلی ابوالفضلی هستن
تو برف و بارون هم ابوالفضلی کار می کنن
ابوالفضلی من که کم آوردم با این همه ابوالفضلی...
شنیدم امام زمان هم خیلی ابوالفضلی هستن...
آقاجان به ابوالفضلی ها سر نمی زنی....

آب...

خیلی چیزا تا حالا شنیده بودم...

از بسم الله گفتن پیرمردا تا صدای سوتی که نشون میداد طرف داره صلوات می فرسته..

اما تازگیا وضو گرفتن بچه ها صداهای جالبی داره...

بعضی وقتا وقت نفس عمیق می کشن

بعضی وقتا هم یواش یک اخ و اوخی می کنن...

بعضی وقتا هم فقط صدا خوردن دندونشون بهم میاد

آخه محل اسکانمون آب گرم برای وضو گرفتن نداره